ارتباط فراماسونری با صهيونيسم و شيطانپرستی
فراماسون یا فراماسونری واژه فرانسوی است، که کلمه ماسون (mason) یعنی بنّا، فراماسون (Freemason) یعنی بنّای آزاد. وجه تسمیه گزینش این نام را میتوان در سدههای میانی اروپا جستجو کرد. در آن دوران بنّاهای روز مزد و دوره گرد اتحادیهای داشتند که امور صنفی را در آن مطرح میکردند و تصمیمهایی برای پیشرفت کار خود میگرفتند...
پایگاه جامع فرق، ادیان مذاهب_ در ابتدا ضروری مینماید پیرامون فراماسونری، صهیونیزم و شیطانگرایی مطالبی را ارائه کنیم، تا ارتباط این جریانات را بهتر بتوان تبیین نمود. در ضمن به خاطر داشتن ماهیت مبهم برخی از این جریانات ـ خصوصاً فراماسونری ـ، و نوظهور بودن شیطانگرایی جدید، یافتن رابطههای همسوگرایانه کار بیشتر میطلبد و اطلاعات سری و نیمه سری تا رابطهها را دقیقتر بر شمرد. در ضمن به جهت گستردگی به قسمتی از زوایای این جریانات اشاره خواهد شد.
فراماسون یا فراماسونری واژه فرانسوی است، که کلمه ماسون (mason) یعنی بنّا، فراماسون (Freemason) یعنی بنّای آزاد. وجه تسمیه گزینش این نام را میتوان در سدههای میانی اروپا جستجو کرد. در آن دوران بنّاهای روز مزد و دوره گرد اتحادیهای داشتند که امور صنفی را در آن مطرح میکردند و تصمیمهایی برای پیشرفت کار خود میگرفتند و برای پرهیز از گرفتاریها، انجمنها و بحثهای آنان پنهانی بود.
از این رو کار فراماسونی پنهانی است و اعضای انجمنهای فراماسونری نباید آیین و رسوم آن را بازگو کنند، ولی مانعی ندارد که عضویت خود را در انجمن آشکار کنند. فراماسونری گستردهترین و جهانگیرترین انجمن پنهانی است و با پیشرفت امپراتوری بریتانیا در جهان گسترش یافت. به همین جهت در جزایر بریتانیا و کشورهای وابسته به امپراتوری یا زیر نفوذ آن از همه جا گسترده تر است[1].
فراماسونری که به یک جریان مخفی ضد دینی تبدیل شده است دیدگاههای خاصی دارد که به آنها اشاره میشود:
الف) آئینهای دینی، زائیده نیازهای اجتماعی است. انسان اولیه به علت عدم درک چگونگی و ماهیت عوامل طبیعی مانند، رعد و برق، زلزله و طوفان، از واکنشهای خشن طبیعت ترسیده و به تصور اینکه، آنان خدایانند، آنها را پرستش کرده است[2].
ب) ماسونی دین نیست، بلکه یک فلسفه است. بر حسب ماهیت حقیقی، بایستی برتر از مؤسسات دینی واقع شده باشد.[3] میتوان گفت ماسونها به ظاهر، مبارزه با خرافات و عقاید کهنه را هدف خود قلمداد مینمایند، ولی در اصل هدف باطنی آنان مبارزه با ادیان به خصوص دین اسلام است.[4]
ج) از نظر ماسونها، و با تکیه بر علوم جدید امروزی، روح با مرگ جسم میمیرد، و ابدی نمیباشد. در مسلک ماسونی، قبول مسائل لاینحلی چون نامرئی بودن روح، امکان پذیر نمیباشد.[5]
د) در فراماسونری بهشت و جهنم، نفی شده است و بین دین و اخلاق مغایرت وجود دارد.[6]
و) در نگاه فراماسونری بحث جنسی آزاد انگاشته شده است. «دیگر همه چیز را میدانیم. همه چیز برای ما روشن است. در افکار زندگی پس از مرگ غوطه ور نگردید، زیرا چنین چیزی وجود نخواهد داشت. فریب تقدس مادری را نخورید، نیازهای جنسی را جلوگیری ننمائید».[7]
صهیونیسم«صهیون» نام کوهی نزدیک اورشلیم است. «صهیونیسم»، مرام و مسلک حزب بین المللی یهود، و مسلک گروهی است که طرفدار سلطه و نفوذ یهودیان بر اقوام و ملل دیگرند. نهضتی که از اواخر قرن نوزدهم به منظور ایجاد میهن یهودی در فلسطین پدید آمد. نهضتی مایه گرفته از آرمان مسیحایی طایفه بنی اسرائیل برای رسیدن به ارض موعود و تشکیل ملت و دولتی واحد است[8].
صهیونیسم سیاسی نوعی فساد و تباهی ملی گرایانه و استعمارگرانه بشمار میرود، که مسیرش نه از یهودیت که از ملی گرایی و استعمار گرایی اروپای قرن نوزدهم نشأت میگیرد. صهیونیسم، بیش تر به صورت نهضت سیاسی مطرح است و پایبند برنامه های یهودی نیست. چنان که بنیان گذار صهیونیسم، تئودور هرتزل نیز از این ویژگی مستثنا نیست و خود او نیز به بسیاری از مسائل مذهبی یهود توجه نداشت و به آنها پایبند نبود.[9]
شیطان پرستي «Satanism» در اصل به معنای شیطانگرایی است، نه شیطان پرستی. خصوصاً که گروه جدید آنان به شیطان خارجی اعتقاد ندارند.[10] این که این گروه را شیطان پرستی بخوانیم، دقیق به نظر نمیآید، اگر چه بحث لغوی میباشد.
برای آشنائی بیشتر با این جریان به برخی از عقاید و آداب آنها اشاره میکنیم:
1. رواج فساد اخلاقی در این جریان بسیار فراوان وجود دارد و دیده میشود.
2. ضدیت با ادیان و تخریب و مورد تمسخر قرار دادن آن.
3. خدایی جز انسان وجود ندارد.
4. شیطان بهترین دوست انسان معرفی میشود.
شیطان و ابلیس وجودی خارجی ندارد بلکه نماد قدرت، اعتراض و منیّت فرد است.
اصل اساسی پروتکل یهود که عامل تدوین آن، «سازمان فراماسونری» است، زدودن دین از جوامع بشری به شمار میرود. صهیونیسم، سرّ توفیق خود را در این مسأله میداند و میکوشد که این مهم را به انجام برساند. شاهد بر این مطلب سخنان خودشان است: از همین نظر لازم است که ما ایمان به مذهب را ریشه کن نماییم... و به جای آن، ارقام، محاسبات و موضوعات مادی را جایگزین سازیم... تا تمام ملل در صدد منافع خصوصی خود برآمده و برای اغراض شخصی مبارزه نموده و توجهی به دشمن مشترک خود نداشته باشند.[11] در این راستا مبارزه و گرایش به اعمال پست در شیطانگرایی و ارتباط آن با فراماسونری و صهیونیسم را میتوان دید.
روش برای رسیدن به اهداف خود از روشهایی بهره میبرند، از آن جمله فریب، اعمال سرّی و جادوگری، رسانهها و موسیقی و در آخر میتوان آزاد انگاشتن مسائل جنسی را بر شمرد. به صورت گذرا به هر کدام از این موارد اشاره میگردد:
الف) فریب، تزویر و زورگوئی را میتوان سر پنهانی فراماسونری جهانی دانست. مهمترین راه برای پیشرفت «سیاست تزویر» راز نگه داشتن است و هرگز گفتار یک سیاست مدار نباید با عمل او مطابق باشد! ماسونهای صهیونیست باید بکوشند که هر چه بیش تر نفاق را در مزرعه دلهای ملل بپاشند و در عین حال، آنان را به آزادی، مساوات و برابری مژده دهند.[12]
ب) در تورات تحریف شده، برای قتل عام، کشتار و ایجاد رعب و وحشت در بین سایر اقوام احکامی برای یهودیان بیان شده است، و هم چنین دستورالعمل های خاصی هم درباره اعمال سرّی وجود دارد. در صورت تحقق این اعمال که به نابودی ملل دیگر میانجامد، کسی متوجه طراح نقشه نخواهد بود. فراماسونری که ارتباط نزدیک آن با صهیونیسم، فقط با دستیابی به مدارک بسیار سرّی آن روشن گردیده است، عیناً بر مبنای تلقینات تورات شکل گرفته و در حقیقت یکی از شاخههای مخفی فعالیتهای یهودیگری است. ماسونها سعی دارند که ارتباط نزدیک تشکیلات شان را با یهودیها مخفی نگه دارند.[13]
ج) فراماسونها را میتوان احیا کننده جادوگری و شیطانگرایی در قاره اروپا در قرن شانزدهم میلادی دانست. گسترش سریع جادوگری و شیطانگرایی در اروپا در آن دوران مخصوصاً در بین زنان سبب شد تا در قرن شانزدهم و هفدهم میلادی در اروپا در جنبش پاک سازی جادو گری و شیطانگرایی بیش از شصت هزار نفر از جادوگران که اکثر آنها زن بودند، اعدام گردند. در اوائل قرن نوزدهم نهضتی از اشراف انگلستان که عضو گروه فراماسونری بودند، به رهبری سرفرانسیس داشود، گروه شیطانگرایی به نام باشگاه آتش جهنم را در شهر لندن تأسیس نمودند و از اوائل قرن نوزدهم شهر لندن مرکز شیطانگرایی در اروپا گردید. در دهه 1960 سرمايه داران یهود این گروه را حمایت نموده و چند گروه شیطانگرایی را در انگلستان و آمریکا به وجود آوردند، که معروفترین آنها تشكيل «کلیسای شیطان» در شهر سانفرانسیسکو میباشد. [14]
د) لازم است خاطر نشان شود که مهمترین ایستگاههای رادیویی و ماهواره ای در دست صهیونیستها میباشد، که از آن جمله میتوان مهمترین ایستگاه آمریکا، یعنی صدای امریکا را بر شمرد، که توسط رابرت گلدمن یهودی اداره میشود.
از طرف دیگر صهیونیستها تقریباً به طور کامل شرکت های تولید «هالیود» را در دست دارند. برای مثال، مالک شرکت «فاکس قرن بیستم»، ویلیام فاکس یهودی است. [15]
در تولیدات فیلم های هالیودی شیطان، جادوگری و استفاده از نمادها برای رسیدن به خواستهها و حساسیت زدائی جامعه از این امور را میتوان بر شمرد. که در این زمینه فیلم طالع نحس و هری پاتر را میتوان برشمرد.
ضمناً در حال حاضر سحر و جادو، عرفان یهودی ـ کابالا ـ، علم و دانش، نفوذ سیاسی در قالب سازمان فراماسونری و شاخههای گوناگون هنر (خصوصاً سینمای هالیود و موسیقی) به شیطان پرستی شکل نهایی خود را داده و امروز امکانات و ابزار فراوانی در اختیار این ایدئولوژی است. از این رو بی پرده به دنیا معرفی میشود تا دین آینده مردم اهالی دهکده جهانی باشد. فراماسونری با تمام سیاست های خبیثانه و پنهانی خود در فیلم «ثروت ملی» به عنوان میراث دار گنج عظیم و تاریخی تمام انسانها به تصویر کشیده میشود، [16]همین طور که یهود خود را قوم برتر میداند.
و) بنیان گذار فرقه شیطانگرایی یک یهودی از خاندان لوی به نام آنتوان لوی است و در کلیسای شیطان آنتوان لوی، مناسک جنسی جایگاه خاصی دارد. [17] همان طور که در فراماسونری مسائل جنسی آزاد انگاشته شده بود، در شیطانگرایی نیز جایگاه خاصی دارد، که رد پای یهود را میتوان در آن پی گیری نمود.
رد پای دیگر در بررسی نمادهای متعلق به شیطانگرایی خط ارتباط صهیونیسم و شیطانیسم به وضوح قابل مشاهده است.[18]میتوان به ستاره شش پر ـ که در ماسونها نیز دیده میشود ـ، که مهر سلیمان یا ستاره داود، نشان پادشاهان یهودی است اشاره نمود. در ضمن نشان کنونی صهیونیستها دو مثلث به شکل ستاره شش پر است. در شیطانگرایی این نماد، جزء اصلیترین نمادهای آنان به شمار میرود. ستاره شش گوشه از شش ضلع، که معرّف عدد 666 میباشد.
در ضمن، این عدد در بین شیطان گراها عددی خاص است و نشان دهنده دجال یا ضد مسیح «Antichrist» میباشد. بر این اساس جریان همسو فراماسونها، صهیونیسم و شیطان گراها را در نمادها به خوبی میتوان دید. از این طریق صهیونیستها یک استفاده ابزاری از این نماد دارند، و آن اینکه هر کسی را که مخالف سیاست های خود بدانند، ضد مسیح معرفی میکنند و مسیح واقعی که جهان را نجات خواهد بخشید، را از جانب خود معرفی میکنند. در این نگاه پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) نیز یک ضد مسیح مطرح میشود.
کلید نهایی شالوده «فراماسونری جدید» در قرن هیجدهم میلادی را صهیونیستها بنا نهادند و به اعتراف خود آنان، سازمان فراماسونری را برای تضعیف ملتها و برتری بر ایشان ایجاد کردند. در حال حاضر فراماسونری سازمان مخفی برای یهود در آمده است. در پروتکل یهود، درباره ي «سازمان مخفی یهود» یا «فراماسونری» آمده است:
ما در مقابل خود نقشه ای داریم که روی آن، مسیر خطرناکی تعیین شده و با طی این مسیر خطرناک بایستی آثار چند قرن دیگران را منهدم سازیم. برای تهیه وسایلی که ما را به مقصود نائل سازند، باید از بی غیرتی و بی ثباتی افراد اجتماع و عدم اطلاع افراد به شرایط زندگی راحت و آسوده استفاده کرد... چه کسی میتواند یک قدرت مخفی را از بین ببرد؟ این قدرت مخفی قدرت ما است. فراماسونری خارجی فقط به منظور مخفی نگه داشتن نقشههای ما است و شعاع و طرز این قدرت مخفی و محل اجرای آن برای همیشه بر ملتها پوشیده است. [19]
فعالیتهای فراماسونری در کشورهای مختلف متنوع و در بر دارنده عرصههای مختلف سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، نظامی و امنیتی است. فعالیت های اقصادی، سیاسی، نظامی و تکنولوژیک این جریان در قرن اخیر توسط آمریکا و رژیم اشغالگر قدس برای حمایت از گروه های شیطان پرست و ترویج فساد و فحشاء صورت میپذیرد.[20]
از آنجا که در دین یهود تبلیغ و یهودی شدن اقوام دیگر جای ندارد ـ چرا که خود را قوم برتر و فقط انسان میپندارند ـ، عملاً جایی برای گسترش آنان وجود ندارد، بهترین گزینه برای فراگیر نشدن ادیان غیر یهودی، ایجاد فرقههای مختلف، از جمله شیطانگرایی است. به گفته گاردون میلتون: با این که جمعیت یهودیان نسبت به دیگر ادیان کمتر است، اما معمولاً یا پایه گذار ادیان جدید هستند یا به ادیان جدید وارد میشوند.
فراماسونری که دارای ارتباط عمیقی با صهیونیسم و از ارکان سازمان سرمایه سالاری جهانی یهود است، که با استفاده از شبکه های فعال پیچیده، پر قدرت و مرموز فراماسونری، اندیشه حکومت بر جهان را در سر میپروراند. [21] رابطه اصلی این سه جریان را میتوان در این نگرش باز شمرد.
پی نوشت:
[1]. آشوری، داریوش، دانشنامه سیاسی، انتشارات گلشن، چاپ هشتم، 1381 ش، ص 241
[2]. همان، ص 198
[3]. همان، ص 199
[4]. همان، ص 257
[5]. همان، ص 200
[6]. همان، ص 205
[7]. مجله براوو ـ آگوست 1984 به نقل از: مبانی فرماسونری، ص 206
[8]. عملکرد صهیونیسم نسبت به جهان اسلام، ص 22
[9]. همان، ص 51
[10]. ر.ک: کریمی، حمید، جهان تاریک، قم، بوستان کتاب، چاپ اول، ص 43
[11]. اسرار سازمان مخفی یهود، به نقل از همان، ص 57
[12]. ر.ک: اسرار سازمان مخفی یهود، ص 25
[13]. گروه تحقیقات علمی، مبانی فراماسونری، ترجمه جعفر سعیدی، انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ دوم، 1386 ش، ص 125
[14]. همان، ص 46
[15]. ر.ک: عملکرد صهیونیسم در برابر جهان اسلام، فصل سوم.
[16]. ر.ک: جهان تاریک، همان، ص 182
[17]. همان، ص 94
[18]. مردان، سمیع الله، فرقه های نوظهور شیطان پرستی، نجف آباد، اداره تبلیغات شهرستان نجف آباد، ص 30
[19]. همان، ص 55
[20]. خسروپناه، عبدالحسین، جریان شناسی ضد فرهنگ، ص 58
[21]. ر. ک: لامبلن، ژرژ، اسرار سازمان مخفی یهود، ترجمه مصطفی فرهنگ، ص 42
منبع: نرم افزار پاسخ، مرکز مطالعات و پاسخ گویی به شبهات
:: برچسبها:
ارتباط فراماسونری با صهيونيسم و شيطانپرستی،فراماسونری ،صهیونیست ،شیطان،شیطان پرستی، ,
|
امتیاز مطلب : 106
|
تعداد امتیازدهندگان : 22
|
مجموع امتیاز : 22